توسعه صنعتی و اشتغال، چالش های زیست محیطی و کشاورزی مازندران /گ

اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران

توسعه صنعتی و اشتغال، چالش های زیست محیطی و کشاورزی مازندران /گ

سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۳  ۰ نظر   ۴۶ بازدید

توسعه صنعتی و اشتغال، چالش های زیست محیطی و کشاورزی مازندران
بنظر می رسد توسعه صنعتی به بهانه اشتغالزایی در استان مازندران آنچنان برخی از دست اندرکاران را سرگرم کرده باشد که از بین رفتن اراضی کشاورزی و تخریب منابع طبیعی و رکود در تولیدات کشاورزی و فراوری آن فراموش شده است .
کشاورزی،صیادی و شیلات، جنگل های هیرکانی و منابع طبیعی ،طبیعت گردی در دشت ، جلگه و کوهستان ،استفاده گردشگری ازسواحل زیبای خزر از جمله توانایی ها و مشخصه های ملموس و قطعی استان مازندران است که در نگاه اول و صد البته کارشناسانه سنخیت چندانی با استقرار صنایع سنگین بخصوص از نوع آلاینده آن را نشان نمی دهد.
این عدم سنخیت ،خود را بیشتر نشان خواهد داد وقتی که نگاهی ملی و با توجه به آمایش سرزمینی به ایران داشته باشیم و هم سنخی مناطق دیگری از کشور را با استقرار صنایع سنگین به عینه و ملموس مشاهده کنیم.

چه شده است که کشاورزی ،صیادی ،شیلات و گردشگری بعنوان مزیت های اقتصادی مازندران مشکل بیکاری و رونق اقتصادی مردم استان را جوابگو نیست و مسوولان ، کارشناسان و متخصصان در سال های اخیر ایجاد واحد های صنعتی بزرگ و صنایع سنگین را علاج درد بیکاری و اشتغال و عدم توسعه اقتصادی فرض کرده اند.

استان مازندران همچون دیگر استان های حاشیه خزر به لحاظ اقلیمی ازشرایط خاصی برخوردار است که بطور عمده می توان به شکنندگی طبیعت و محیط زیست آن اشاره شود. امروز منابع طبیعی ،محیط زیست و کشاورزی مازندران بیش از پیش شکننده و ظریف شده است ،طبیعت ظریف و شکننده مازندران با رفع محدودیت های مربوط به استقرار صنایع سنگین بی شک دچار چالش های جدی تری خواهد شد.

این درحالیست که هم اکنون و بانوعی آسان سازی ها که برای احداث مراکز صنعتی در استان مطرح شده صدها هکتار زمین کشاورزی و عرصه های منابع طبیعی تغییر کاربری یافته اما دریغ از اینکه توسعه صنعتی ،کالاهای تولیدی صنعتی و اشتغالزایی رخ نموده باشد. کارشناسان منابع طبیعی ،از جنگل های شمال به ویژه استان مازندران به عنوان ریه تنفسی کشور یاد می کنند پس نیاز است برای حفظ و احیاء آن برنامه ریزی اصولی صورت بگیرد. شرایط خاص اقلیمی و اهمیت منابع طبیعی مازندران حکم می کند که هر برنامه ریزی برای توسعه اقتصادی استان با در نظر گرفتن اولویت قطعی لزوم حفظ محیط زیست و مقابله با عوامل مخرب زیست محیطی باشد.

کشاورزی مازندران می تواند پشتوانه مناسبی برای امنیت ملی غذایی کشور باشد و به رغم اینکه در سال های اخیر با تغییر کاربری ،اراضی کشاورزی کم شده است اما همچنان این استان می تواند مدعی تامین اقلام عمده ای از کالاها و مواد غذایی کشور باشد و شاهدیم که در سال های اخیر به دلیل مکانیزه و مهندسی شدن فعالیت های کشاورزی (هرچند در سطح محدود )مقدار تولید محصولات در واحد سطح افزایش یافته که اگر زمین های کشاورزی زراعی و باغی تغییر کاربری پیدا نمی کرد، مجموع تولیدات کشاورزی چندین برابر افزایش می یافت.

کشاورزی مازندران نیز سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان با چالش های جدی در توسعه زیر ساخت ها مواجه است.

زمین های ساحلی و زمین های حاشیه و اطراف محورها و جاده های اصلی و فرعی استان مازندران نیز با تغییر کاربری تبدیل به ویلا و یا محل کسب و کار شده است. زمین های کوهستانی و اراضی شیب دار به ویژه عرصه های منابع طبیعی مازندران نیز در استان همچنان برنامه ای برای توسعه کشاورزی ، حفظ و احیاء ندارد.

در واقع مصوبات توسعه صنعتی در هر کجای استان مازندران سبب شد تا فقط زمین چندین برابر ارزش پیدا کند و هدف ایجاد اشتغال از بین برود.

وقتی به کشاورزی مازندران نیز بیشتر توجه می کنیم متوجه می شویم که پس از 35سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز 150 هزار هکتار از اراضی زراعی پایین دست مازندران شش ماه از سال ،غرقاب است و کمتر از 30 درصد اراضی شالیزاری مازندران تسطیح و زهکشی شده است. آیا به راستی قطب کشاورزی هستیم و در این شرایط کشاورزی باید به دنبال صنایع سنگین به جای کشاورزی و صنایع تبدیلی برویم؟بالا رفتن قیمت زمین های کشاورزی و باغی در استان مازندران سبب شد تا فعالیت کشاورزی با اهمیت امنیت غذایی کشور کم رنگ شود.

هر چند در شرایط فعلی رونق اقتصاد مازندران بر اساس محصولات کشاورزی است اما حفظ اراضی زراعی و باغی بسیار سخت است. اینکه در حال حاضر بیش از سه هزار و 500 پرونده مربوط به تغییر غیر قانونی اراضی کشاورزی استان در مراجع قضایی باشد، نشانه از بین رفتن کشاورزی استان است.

به نظر می رسد با ادامه اجرایی شدن قانون ارث، زمین های استان روز به روز کوچک تر شود و زمانی که زمین خرد شود زمین های کشاورزی تبدیل به خونه باغ می شود.

نزدیکی به دریا و برخورداری از اراضی جنگلی و جلگه ای و حاصلخیزی باعث شده است که اقتصاد این استان بطور عمده حول محور کشاورزی بچرخد و دامداری نیز مکان خود را بیابد و در این زمینه صنایع نقش چندانی نداشته باشد.

هر چند در گذشته به نوعی این استان از مراکز عمده صنعت نساجی و ابریشم محسوب می شده است ولی در حال حاضر با از بین رفتن مزارع پنبه و مراکز تولید ابریشم ،این صنعت نیز جایگاه چندانی در تولیدات اقتصادی استان ندارد.

آمارهای رسمی در حوزه کشاورزی اهمیت ملی کشاورزی مازندران را نشان می دهد و یکی از آمار ها ضریب کشت 35/1 درصدی مازندران است که این شاخص در کشور هفت دهم درصد است و به عبارتی دیگر سطح زیر کشت سالانه استان بیش از 670 هزار هکتار و دو برابر میانگین کشوری است.

استان مازندران با 5/10 درصد ارزش افزوده اقتصادی تولیدات بخش کشاورزی که حدود 5/4 برابر میانگین کشور است، رتبه اول کشور را به خود اختصاص داده است.

72نوع محصول کشاورزی در مازندران تولید می شود که در 15نوع از جمله برنج با یک میلیون 50 هزار تن ،مرکبات با حدود دو میلیون تن ،کیوی با 95 درصد ،گل و گیاه ،دام وطیور و در حوزه شیلات رتبه اول تا سوم کشور را به خود اختصاص داده است.

به رغم اهمیت برنج کاری و مرکبات در رونق اقتصادی مازندران،اما به دلیل اینکه حدود 70 درصد کشت و کار این دو بخش سنتی است ،میانگین تولید برنج و مرکبات به نسبت کشاورزی مهندسی بسیار پایین است و در واقع شکاف تولید بالایی وجود دارد.

بازرگانی واسطه ای، نبود صنایع تبدیلی ، بسته بندی و صادرات محصولات کشاورزی همچنان از مشکلات جدی حوزه کشاورزی مازندران است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

** دولت یازدهم و سند چشم انداز کشاورزی و منابع طبیعی

مهم ترین اولویت توسعه ای در سند چشم انداز مازندران در دولت یازدهم ترسیم شده است. استاندار منتخب دولت یازدهم در مازندران که دارای دکترای منابع طبیعی است ،کشاورزی بودن استان را مورد تاکید جدی قرار داده و اولویت اول برنامه توسعه ای استان عنوان کرده است.

ˈ ربیع فلاح ˈ پس از حضور خود به عنوان بیست و یکمین استاندار مازندران در سند توسعه ای استان ، توجه به کشاورزی و صنایع تبدیلی مرتبط با کشاورزی را اولویت اول استان تعیین کرد و گفت:بخش کشاورزی مازندران، شایسته تحول اساسی است تا با ارتقا صادرات بتواند نقش مطلوب خود را در تحول اشتغال و اقتصاد استان ایفا کند.

فلاح در برنامه های خود عنوان کرد:باید از ظرفیت و توانمندی بخش خصوصی به نحو شایسته برای ارتقا فعالیت های بخش کشاورزی بهره گیری شود.

وی با اشاره به اهمیت توسعه زیر ساخت های کشاورزی مازندران تصریح کرد : چشم انداز توسعه کشاورزی مازندران به جای مطلوب خود دست نیافته است.

وی بیان داشت: ضرورت توسعه کشاورزی به عنوان محور فعالیت های توسعه ای باید از سوی فعالان کشاورزی احساس شود.

نماینده عالی دولت در استان مازندران با اشاره به این که تحقیقات در حوزه کشاورزی باید موثر در تولید باشد، گفت: در تامین و استفاده بهینه از منابع آب، برنامه ای اصولی تهیه شد. وی اظهار داشت: اگر امکانات مازندران درست هدایت شود، انقلابی در بخش کشاورزی استان رخ خواهد داد.

وی با اشاره به اینکه حدود 30 درصد محصولات باغی مازندران به دلیل نبود صنایع تبدیلی، انبار ذخیره و سردخانه کافی به ضایعات تبدیل می شود ،گفت: اکنون مازندران به لحاظ اقتصادی شرایط مطلوبی ندارد و مسوولان همه نهادها باید برای بهبود این وضعیت و رفع موانع موجود تلاش کنند.

**رفع محدودیت ایجاد صنایع سنگین در شمال

تغییر کاربری زمین ها برای ایجاد واحدهای صنعتی با هدف ایجاد اشتغال ، درحالی در کمترین زمان ممکن و بدون رعایت مقررات بوراکراسی صورت گرفته است که هیچ خبری از اجرای طرح های مطرح شده صنعتی نیست و مسوولان نمی توانند موردی از اشتغالزایی صنعتی ˈحداقلیˈ را هم نشان دهند .

هم اکنون قیمت زمین هایی که برای استقرار و اجرای طرح های صنعت سنگین در نظر گرفته شده چندین برابر افزایش یافته و قبل از این که صنعتی در این زمین ها مستقر شود ،صرفه اقتصادی طرح ها به لحاظ افزایش قیمت زمین ،کاهش پیدا کرده است .

از آنجاییکه هر گونه توسعه در مازندران منوط به ارزیابی زیست محیطی است و توسعه صنعتی با حساسیت بیش از حد ارزیابی محیط زیستی روبرو می شود ،به بهانه ایجاد صنعت و اشتغالزایی برای خیل بیکاران صدمات فراوانی به منابع طبیعی و زمین های کشاورزی استان وارد شده است که عواقب آثار آن را نسل های آینده باید تحمل کنند.

البته در حال حاضر نیز به دلیل دست اندازی بیش از حد به عرصه های طبیعی مازندران ، نسل حاضر نیز تخریب زیست محیطی را به راحتی لمس و درک می کنند.

در حالی که هر گونه دست اندازی به طبیعت و منابع طبیعی مازندران به دلیل حساسیت حتی اگر به روش علمی باشد ،تخریب محسوب می شود اما به بهانه ایجاد برخی از واحد های تولیدی و صنعتی اشتغال زا ، تغییر کاربری صورت گرفته است ولی نه اشتغالی بوجود آمد و نه اینکه کالایی تولید شد.

در یک دهه اخیر ،بالا رفتن نرخ بیکاری عاملی شدتا موضوع توسعه صنعتی برای جبران بیکاری و ایجاد اشتغال مورد توجه قرار بگیرد و مصوبه رفع محدودیت ایجاد صنایع سنگین در مازندران نیز ظاهرا با همین هدف در دولت قبلی کلید خورد.

در حالی صنایع سنگین و مادر در مازندران مطرح شد که حتی طرح های ایجاد واحدهای کوچک به عنوان بنگاه های زودبازده که با هدف رعایت مسایل زیست محیطی مطرح شده بود ،موفق نبوده است ،بطوریکه این طرح ها فقط به انحراف منابع و تسهیلات ملی انجامید .

رفع محدودیت های صنایع سنگین در مازندران علاوه بر اینکه به ایجاد واحد های مورد تصویب و مطرح شده ،نیانجامیده و فقط در حد طرح باقی مانده است ،حتی باعث شد تا برخی از این فرصت سوء استفاده کرده و قیمت زمین های اطراف مناطقی را که حدس زده می شد برای استقرار صنعت سنگین جانمایی شود بالا ببرند و دلال بازی زمین در این مناطق رونق بگیرد . ساخت پالایشگاه در ساری و بهشهر و نمایندگی های ایران خودرو و سایپا در شهرهای بابل و قائمشهر فقط در حد طرح باقی مانده است اما به دلیل اینکه این مصوبه مطرح شد علاوه بر اینکه زمین های این طرح ها با مساحت قابل توجه ارزش بالایی پیدا کرده است، سبب شد تا زمین های اطراف نیز که اراضی کشاورزی و شالیزار بود ،ارزش بیشتری پیدا کنند و به اصطلاح دیگر ،کشاورزی در این گونه زمین ها صرف نکند و تولید کشاورزی متوقف شود.

نمونه دیگری از طرح های ایجاد صنایع سنگین ، طرح ساخت پالایشگاه نفت کیاسر ساری و بهشهر است،مصوبه ساخت این پالایشگاه ها هشت سال پیش مطرح شد،ولی این مصوبه فقط سبب بالا رفتن ارزش زمین های منطقه شد و با بالا رفتن قیمت زمین و رونق گرفتن خرید و فروش، علاوه بر تغییر کاربری غیر قانونی اراضی ،تولیدات کشاورزی مناطق نزدیک به جانمایی های اولیه نیز از بین رفت و کشاورزان و کشاورز زادگان نیز علاقه و رغبت خود را به کشت و کار از دست دادند و در رویای فروش زمین های خود به قیمت ها بالا به سر می برند.

آیا شایسته نبود به جای پروژه بزرگی مانندپالایشگاه که اعتبار دوهزار میلیارد تومانی می خواهد و معلوم نیست تا چند سال دیگر سرمایه گذاری با این مقدار اعتبار حاضر به سرمایه گذاری دراین استان شود، مسوولان اجرای طرح های کوچکتر نظیر صنایع تبدیلی وابسته به کشاورزی را در دستور کار قرار می دادند.

بهتر نبود توان و انرژی مسوولان مازندران بجای اینکه پروژه پالایشگاه که مجوز زیست محیطی آن نیز با هزار و یک نوع فشار صادر شد، صرف پروژه هایی صنایع تبدیلی می کردند که هم در کوتاه مدت قابل تحقق و هم آثار مثبت اقتصادی آن برای مردم ملموس تربود.

امروز پس از چند سال مقوله ای که مسوولان مازندرانی بدان رسیده اند ،نبود سرمایه گذار دوهزار میلیارد تومانی برای احداث پالایشگاه در مازندران است.

بررسی ها و تجربه نشان داده است که صنایع سنگین در مقایسه با صنایع کوچک وابسته به کشاورزی احتیاج بیشتری به زمین دارند و اگر در مناطقی همچون مازندران گسترش یابند در گام اول اراضی با ارزش قابل کشت و زرع و یا عرصه های جنگلی و مرتعی را که از ارزش بالایی برخوردارند خواهند بلعید و در ادامه فعالیت صنعتی آنها نیز به دلیل ضریب بالای آلایندگی با تخریب محیط زیست همراه می شود.

توجیه اشتغالزایی این گونه صنایع نیز امری قطعی و ثابت شده نیست و با تفکر اقتصادی بودن این گونه فعالیت ها نیز همخوانی ندارد و با توجه به فناوری های جدید اقتصادی بودن و به صرفه بودن فعالیت صنایع سنگین در گرو استفاده از تکنولوژی روزآمد و کاهش تعداد نیروهای انسانی به عنوان کارگر است.

در صنایع سنگین نقش متخصصان و فنی کاران روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند و به همین نسبت از نقش و حضور کارگران ساده کاسته می شود در عین حال تفکر اقتصادی بودن فعالیت های صنعتی و استفاده از فناوری به نحوی است که روند به حداقل رساندن تعداد نیروهای متخصص و جایگزین شدن ماشین ها نیز مدتهاست که آغاز شده است.

** عدم توازن نیروها و ظرفیت های کشاورزی و صنعتی

هرچند آمار دقیقی از نیروهای متخصص و فنی مازندران در دست نیست ولی بررسی ها نشان می دهد که بیشتر نیروهای متخصص بومی از تخصص های وابسته به کشاورزی برخوردارند و هم اکنون دستکم 12هزار فارغ التحصیل کشاورزی بیکار در مازندران بسر می برند.

در همین حال هنوز آمار دقیقی از دانش آموختگان رشته های صنعتی به عنوان مثال دانش آموختگان رشته پالایش نفت و یا پتروشیمی و مهندسی صنایع در مازندران وجود ندارد ولی برخی بررسی های نه چندان غیر واقعی ، اندک بودن تعداد این دانش آموختگان را نشان می دهد و این در حالیست که برخی از مسوولان و نمایندگان مازندران در مجلس تلاش فراوانی برای ایجاد و احداث پالایشگاه بخرج می دهند که به نظر می رسد بر بنیان کاملا علمی و با در نظر گرفتن همه شرایط موجود در این استان بخصوص مسائل زیست محیطی و مشکلات انتقال نفت تا محل پالایشگاه نباشد.

با بالا رفتن ارزش زمین نه تنها کشاورزی و تولید از رونق افتاد بلکه باعث شد تا شماری از فرزندان این کشاورزان نیز از فعالیت کشت و کار دوری بجویند و با فروش زمین به کارهای غیر منطقی و یا در حالت خوش بینانه به واسطه گری روی بیاورند.

نمونه بارز آن ایجاد خط مونتاژ سواری سمند ایران خودرو در بندپی بابل است که با هزینه میلیاردی فقط زمین را مسطح کرده و با ایجاد خط مونتاژ فقط برای حدود 100 نفر شغل ایجاد شود که البته این شغل نیز در ایران خودرو مرکزی رخ نشان داد و نیروی انسانی بکار گرفته شده ،پیشتر در تهران مشغول بودند.

اما اگر به جای ایجاد این خط مونتاژ در همان منطقه صنایع تبدیلی کشاورزی زراعی و باغی ساخته می شد علاوه بر اینکه با حفظ زمین های کشاورزی منطقه ،تولیدات افزایش می یافت ، به اهداف ایجاد اشتغال نیز بیشتر کمک می شد.

معایب استقرار صنایع سنگین در مازندران فقط به آلایندگی و زمین بری بالای آن ختم نمی شود بلکه برای حمل و نقل مواد اولیه و یا محصولات تولیدی این صنایع نیز نیاز به جاده سازی ویژه و تردد کامیون ها و دیگر وسائط نقلیه سنگین است که این خود علاوه بر اتلاف زمین های زراعی باعث از بین رفتن منابع طبیعی و محیط زیست می شود .

اگر به سود و ارزش افزوده ناشی از تولیدات صنایع سنگین در مقابل از بین رفتن محیط زیست و زمین های کشاورزی توجه کنیم متوجه خسران و زیان بیشتر در مقایسه با توسعه صنایع تبدیلی و اشتغال زایی مربوط به آن می شویم .

توسعه صنعتی به بهانه اشتغالزایی در استان مازندران مسوولان را سرگرم کرده است . آیا تجربه از بی فایده بودن سرمایه گذاری در تولیدات کشاورزی و توسعه گردشگری در استان ما را به فکر ایجاد صنعت سنگین برای دست یافتن به توسعه اقتصادی و رفع مشکل اشتغال انداخته است ؟

آیا همه راه های توسعه در بستر ومسیر کشاورزی و صنایع وابسته به آن و نیز گردشگری را طی کرده ایم و به نتیجه نرسیده ایم تا صنعت سنگین را برای توسعه انتخاب کنیم ؟

توجه به صنایع تبدیلی علاوه بر ایجاد اشتغال ،بالا رفتن ظرفیت تولیدات کشاورزی موجب حفظ محیط زیست نیز می شود و دولت باید و موظف است سالانه اعتبار کافی به اندازه ایجاد صنایع سنگین برای استان مازندران تخصیص بدهد.

عمده مشکلات اجرایی نشدن طرح های توسعه استان کمبود اعتبار دولتی مطرح شده است ،اگر قرار شد تا مازندران از صنایع سنگین دور باشد که به حق تصمیم بجا و درستی بوده ،پس باید اعتبار لازم نیز تخصیص یابد.

ˈ حسین نیاز آذری ˈ نماینده مردم بابل و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی راه اندازی صنایع تبدیلی در استان مازندران را پشتوانه محکمی برای بخش کشاورزی می داند و می گوید: تقویت صنایع تبدیلی وکشاورزی می تواند بخش مهمی از اشتغال را به خود اختصاص دهد و معضل بیکاری منطقه را مرتفع کند.

نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسلامی گفت: مازندران دارای پتانسیل مناسبی در زمینه صنایع و کشاورزی است و حمایت از این صنایع می تواند نقش مهمی در تولید داشته باشد.

به گفته نیاز آذری ،کشاورزی مازندران آنچنان مهم است که جا دارد شورایی متشکل از قوای مختلف و بخش خصوصی و صنفی در کشور تشکیل شود تا سیاست ها، برنامه ها و خط مشی مرتبط با بخش کشاورزی را مدیریت کند.

نماینده مردم بابل در مجلس گفت :کشاورزی به عنوان اساس و خودکفایی ملی به توجه بیشتری نیاز دارد و دغدغه های کشاورزان در تامین نهاده های کشاورزی، بیمه کشاورزان، خرید تضمینی، برق رساندن به موتور های چاه های کشاورزی، ارائه تسهیلات بانکی کم بهره، توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی مرتبط با بخش کشاورزی حلقه واسط تولید و صادرات است.

وی با اشاره به اینکه استان مازندران ظرفیت صنعتی صنایع مرتبط را دارد، افزود: از این رو تجاری سازی محصولات کشاورزی و صادراتی کردن آنها نقش مهمی در اقتصادی شدن تولیدات دارد و مستلزم استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی است.

**انهدام صنایع تولیدی بومی و سابقه دار

مشکل مازندران جایگزینی صنایع تبدیلی به جای صنایع سنگین نیست ،مدیریت بدون برنامه است که هنوز آمایش سرزمینی مازندران را تدوین و یا نهایی نکرده اند.

مازندران در اجرای طرح های زودبازده که برای واحدها و کارگاه های صنعتی و تولیدی کوچک برنامه ریزی شده بود موفق نبود و انحراف در تسهیلات این طرح ها چندین برابر بیشتر از محقق شدن اجرای صحیح آن بوده است.

نساجی ،ابریشم ،نمد و گلیم بافی ،دامپروری و صنایع لبنی از جمله واحد های صنعتی مرتبط با کشاورزی مازندران است که در هر یک از این صنایع با مشکلات جدی و بیشتر آن از بین رفته است.

نساجی مازندران با زمین های بکر و قابل توجه تعطیل شده است چراکه پنبه کاری از بین رفت ،درخت توت در مازندران منهدم شد و به تبع آن ابریشم و نوغانداری کمترین فعالیت خود را در استان دارند.

مدیریت های استان مازندران در دولت های مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی حتی به این فکر نکرده اند که اکنون که گلیم بافی ،نمد مالی از بین رفت، حداقل کارخانه موکت را در این استان جایگزین کنیم.

تفکر بافندگی با پیشینه نساجی در فرهنگ مردم مازندران عجین شده است اما مدیریت ضعیف توسعه استان را هم عقب انداخته و هم تداوم داده است.

**دانشگاه های و مراکز آموزشی مرتبط با کشاورزی

توسعه دانشگاه های مازندران به ویژه دانشگاه کشاورزی نیز به کندی صورت گرفته است . مازندران اگر قطب کشاورزی است و مشکل بیکاری دارد دانشگاه به عنوان یک نهاد کارآفرین می تواند مورد توجه قرار بگیرد.

مراکز آموزشی و پژوهشی در دانشگاه های مرتبط با کشاورزی در استان مازندران می تواند علاوه بر ایجاد اشتغال ، حفظ محیط زیست ،خدمات ملی ارایه کند. پرورش گل و گیاه ، ماهیان خاویاری، مرکبات ، توت فرنگی، برنج ، دام و طیور و چندین محصول باغی و زراعی دیگر در استان مازندران وجود دارد که اهمیت آن به عنوان تامین امنیت ملی غذایی ویژه است و برای هر یک از این محصولات می توان مراکز آموزشی و تحقیقی ایجاد کرد که نیاز به نیروی انسانی زیادی دارند.

** محیط زیست و مشکل زباله

تولید روزانه بیش از 250 هزار تن زباله در استان مازندران که می تواند به عنوان یک فرصت استفاده از طلای سیاه مطرح باشد ،همچنان معضل جدی است که البته در کنار معضلی به نام زباله مردم استان ،گروه مافیایی حمل و نقل شکل گرفته است که حاضر به کناره گیری نیستند.

انتقال زباله شهرهای مازندران به مناطق خارج از شهر، مشکلات اجتماعی زیست محیطی و از بین رفتن منابع طبیعی بخصوص جنگل از دیگر معضلات مازندران است اما این در حالی است که مازندران باید از تولید زباله توسط میلیون ها مسافر دراستان بیشترین بهره را ببرد و از زباله به عنوان طلای کثیف و سیاه استفاده کند.

امروز مدیریت شهری استان مازندران به رغم انجام هزینه گزاف در جمع آوری ، حمل و نقل و دفع بهدشتی درمانده است.

درحالی که در برخی از کشورها زباله آنقدر صرفه اقتصادی دارد که اقدام به حمل و انتقال آن به مسافت های طولانی می کنند و با فرآوری از آن سود می برند و بدست آوردن چنین اطلاعات در فضای مجازی کنونی سخت و دشوار نیست ،اما زباله چنان معضلی برای مازندران شده است که تا کنون چندین سفر خارجی کارشناسان ، فرمانداران ، مدیران و استانداران را درپی داشته است و البته نتیجه ای نداشته و همچنان سخن تولید برق از زباله و شعار هایی از این دست در فضای رسانه ای و برزبان برخی مسوولان است.

**لزوم آمایش سرزمینی

مازندران هنوز از طرح آمایش سرزمین به عنوان طرح پایه ای در روند توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی محروم است و تا زمانی که اولویت های استقرار و اجرای طرح های زیربنایی و طرح های مورد نیاز استان در مکان های مستعد مشخص نشود، بلاتکلیفی امروز در مورد صنایع و پروژه های حیاتی دیگر در استان ادامه خواهد داشت.

محدودیت ایجاد صنایع مادر در استان های شمالی به ویژه استان مازندران در سال 1364 به دلیل کشاورزی بودن این خطه مورد تصویب قرار گرفت.

وضع امروزاستان و مشکلات مردم در زمینه های مختلف کشاورزی و صنعت و در نتیجه بی رونقی اقتصادی ،ناشی از نبودن یک برنام منسجم یا اجرا نشدن این گونه برنامه ها ،همسو نبودن سیاست های اجرایی برای تمرکز فعالیت ها و اقدامات دستگاه ها است.

** لزوم حمایت از کشاورزی

نکته مهم دیگر در بخش کشاورزی مازندران کمبود منابع آب زراعی است که با توجه به ظرفیت هفت میلیارد مترمکعبی آب استان، تنها حدود چهار میلیارد مترمکعب آن برای مصارف کشاورزی صنعتی و خانگی استحصال می شود که باید با سرمایه گذاری های گسترده به منظور احداث سدهای مطمئن میزان بهره وری آب زراعی را در استان افزایش داد.

در حال حاضر تنها 11 درصد آب مورد استفاده در بخش کشاورزی مازندران از طریق سدها به دست می آید و با توجه به این که استان در فصول کشاورزی با بحران کم آبی و بی آبی روبرو است، هدر روی آب نگرانی های زیادی را در مورد آینده بخش کشاورزی این خطه سرسبز برانگیخته است.

بنابر اظهارنظر کارشناسان، ساخت هر سد به میزان 30 درصد اقتصاد منطقه را متحول می کند که از این رو باید نسبت به تسریع در تکمیل عملیات ساخت سدهای هراز آمل و گلورد نکا با هدف توسعه بخش کشاورزی و افزایش راندمان تولید محصولات زراعی بویژه محصول استراتژیک برنج اقدام کرد.

از مشکلات دیگر بخش کشاورزی بی توجهی به اجرای طرح های زهکشی و یکپارچه سازی اراضی است که به خاطر کمبود اعتبار و عدم اهتمام جدی مسوولان، اجرای این طرح در استان از شتاب لازم برخوردار نیست.

به هرحال بنظر می رسد که باید از بخشی نگری که آفت توسعه استان مازندران است خارج شویم و مسوولان با کلان نگری وتوجه به آمایش سرزمینی ، اصل را بر منافع عمومی استان و مردم قرار دهند و با بررسی دقیق و شفاف همه جانبه ،برنامه ای کارشناسانه برای توسعه استان برپایه واقعیت های اقلیمی و فرهنگی تهیه کنند .

توسعه گردشگری در مازندران که از نظر جاذبه های طبیعی در شمار 10 منطقه مستعد کشور قرار دارد، از ضرورت ها و نیازهای اساسی برای شکوفایی اقتصادی استان تلقی می شود.

از آنجایی که قرار است براساس سند چشم انداز بیست ساله کشور، دریای مازندران به مرکز تفریحی جهان اسلام تبدیل شود، باید این بحث را جدی گرفت و ساختارهای فرهنگی و زیرساختهای فیزیکی را برای عملیاتی شدن این طرح در مازندران آماده کرد.

به نظر می رسد مهمترین اقدام در ارتباط با توسعه مازندران لزوم تغییر نگرش هیات دولت نسبت به وضعیت استان، ظرفیت ها و قابلیت های توسعه آن باشد که تمامی مسوولان استانی به ویژه نماینده عالی دولت در استان باید با نقش محوری خود در ارایه تصویر واقعی از چهره مازندران ایفا کند.

نباید اجازه داده شود که سرسبزی و طبیعت زیبای مازندران همچنان عامل پنهان ماندن کاستی ها و عقب ماندگی های مردم و آینده این سرزمین باشد :سید رضا هاشمی کرویی
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی

دیدگاه خود را بیان کنید