سرعت مرگ دریاچه ارومیه از احیاء بیشتر است/ تالاب زنده می‌شود، اما اکوسیستم نه /گ

اولین مرجع ارتباط علمی تجاری خانواده بزرگ شیلات ایران

سرعت مرگ دریاچه ارومیه از احیاء بیشتر است/ تالاب زنده می‌شود، اما اکوسیستم نه /گ

چهار‌شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲  ۰ نظر   ۲۷ بازدید

سرعت مرگ دریاچه ارومیه از احیاء بیشتر است/ تالاب زنده می‌شود، اما اکوسیستم نه
امید کریمی، زهرا تالانی: زنگ خطر نابودی دریاچه ارومیه، سالهاست که شنیده می شود؛ دولت یازدهم برای احیا این دریاچه قدم هایی برداشته،‌ اما وزیر نیرو که چندماه پیش گفته بود حتی لازم باشد، سد هم می‌شکند،‌ اکنون دم از بی وفایی زده؛ آب نیست، باید به کشاورزی هم رسید،‌ احیا دریاچه ۱۵ سال زمان می برد.
هرچند تاکنون 19 راهکار برای احیا دریاچه ارومیه ارائه شده که باید همزمان اجرا شود و کارگروهی هم برای اجرای آن در نظر گرفته شده است.
در همین زمینه میزگردی را با حضور شهربانو امانی، مشاور سازمان محیط زیست و نماینده اسبق مردم ارومیه، کمال الدین پیرموذن عضو فراکسیون محیط زیست و نماینده فعلی مردم اردبیل در مجلس و مسعود باقرزاده کریمی معاون دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست برگزار کردیم که می خوانید:

سازمان محیط زیست در این دوره تلاش زیادی برای احیای دریاچه ارومیه می کند و حتی قول داده که تا 5 سال آینده این کار تا حدودی انجام شود. اما برخی کارشناسان معتقدند چون اکوسیستم دریاچه از بین رفته تنها می توان آبگیری کرد. نظر شما در این باره چیست؟

باقرزاده کریمی: من نظر کارشناسی خودم را مطرح می کنم؛ به نظر من امکان احیا هست اما نه به همان شکل و صورت اولیه چون روال طبیعی اکوسیستم‌ها به ما نشان می دهد که دریاچه به حالت اولیه خود بر نمی‌گردد. متاسفانه سرعت تغییرات در این دریاچه در حدی بوده که می توان بحران نامید. در مورد اکوسیستم باید بگویم که آرتمیاها تخم‌هایی تولید می‌کنند که می‌توانند در شرایط فوق‌اشباع شوری هم به‌صورت غیرفعال خودشان را حفظ کنند. در واقع آرتمیاها سالیان سال می‌توانند شرایط بحرانی دریاچه را تحمل کنند، با وجود این، جمعیت این آبزیان الان به‌شدت کاهش یافته و اکنون یکی از گونه‌های در معرض انقراض محسوب می‌شوند. از پرندگان مهاجر هم خبری نیست. درحالی‌که هر سال بیش از 30 هزار قطعه فلامینگو و پلیکان سفید برای زمستان‌ به ارومیه می‌آمدند. البته من نسبت به احیای دریاچه ارومیه آنقدر امید دارم و اعتقاد دارم که مطمئنم اگر برنامه ریزی شود دریاچه قابل احیا است، حتی اگر تمام دریاچه خشک شده باشد.

پیرموذن: به نظر من سونامی نمک دریاچه ارومیه می تواند حتی تهران را هم در بر بگیرد. در دومین جلسه هیات دولت یازدهم که مربوط به تشکیل احیای دریاچه ارومیه بود قولهایی داده شد که امیدوارم در عمل هم این سرعت وجود داشته باشد. الان نسبت به گذشته تلاشها برای احیای این دریاچه و حتی تالابهایی که در حال خشکی هستند زیاد شده است. اینکه برخی کارشناسان عنوان می کنند دیگر به حالت اولیه باز نمی گردند درست است اما باز می توان امیدوار بود که در همان مرحله آبگیری هم باقی بمانند تا اینکه به کلی نابود شوند.وضعیت دریاچه ارومیه طوری است که رهاسازی‌ آب سدها هم مشکلی را حل نمی‌کند. به نظر من اگر نتوانیم مدیریت مصرف را در آب کشاورزی داشته باشیم، دریاچه ارومیه هرگز زنده نمی شود. در گذشته در اطراف دریاچه ارومیه حدود 150هزار هکتار زمین زیرکشت وجود داشت اما الان به 480هزار هکتار رسیده است و این بسیار خطرناک است
الان حجم آب دریاچه چقدر کاهش یافته است؟

باقرزاده کریمی: حجم آب دریاچه ارومیه به کمتر از 5میلیارد مترمکعب کاهش یافته که این رقم کمتر از یک ششم حجم آبی است که در شرایط عادی در دریاچه وجود دارد چون حجم متوسط آب دریاچه ارومیه در شرایط عادی 32 میلیارد متر مکعب برآورد می‌شود. قبلا تصور می‌شد حجم آب باقیمانده در دریاچه بالغ بر 20درصد است. کاهش حجم آب دریاچه به‌معنای ازدست رفتن مساحت دریاچه و تبدیل آن به شوره‌زار است. در حال حاضر، مساحت 550هزار هکتاری دریاچه به کمتر از 100هزار هکتار کاهش یافته است، به‌عبارت دیگر، 450هزار هکتار از مساحت دریاچه تبدیل به شوره‌زار شده است. درست است که در حوضه دریاچه ارومیه کارهای غیرعلمی و غیراصولی زیادی به ‌ویژه در زمینه مدیریت منابع آب و توسعه کشاورزی انجام ‌گرفته اما می توانیم دوباره آن را احیا کنیم.


اولین اخطار برای نابودی دریاچه ارومیه چه زمانی داده شد؟

باقرزاده کریمی: سال 74 و 75 یک پیک غیر عادی در دریاچه ارومیه مشاهده شد اما نوسان آب وجود داشت، اما اولین اخطار را سازمان ملل در سال 79 داد. همچنین خانم ابتکار هم در آن زمان نامه ای به رئیس جمهور نوشت و بعد با نامه هایی به وزیر نیرو و نمایندگان این اعلام خطر داده شد. ما آن موقع به این نتیجه رسیدیم که توسعه بخشی، به ویژه توسعه سدسازی و نیاز به آب کشاورزی عامل اصلی خشکی دریاچه است. برای همین ما در تدوین برنامه چهارم ماده67 را به نام رویکرد به مدیریت زیست بومی در زیست بومهای حساس با اولویت دریاچه ارومیه آوردیم؛ اما این قانون عملیاتی نشد، چون هنوز ساختار اجرایی دستگاه های دولتی برای این رویکرد آماده نبود و این ظرفیت را نداشتند. به هر حال برای تغییر در یک رویکرد، تنها تدوین قانون، کافی نیست و ساختار اجرایی و فرهنگی هم باید آماده وخیلی چیزها در کنار هم باشد. متاسفانه این قانون در مدیریت میانی مستهلک و اجرا نشد. ما دوباره در برنامه پنجم این ماده را به 3 ماده تقسیم کردیم. قوانین 187،191 و 193. ما ستاد احیای دریاچه ارومیه و گروه فرامنطقه ای را در دولت گذشته شکل دادیم اما کارآرایی نداشتند. بنابراین در اجرا قدمی برداشته نشد.

پیرموذن: بهترین راهکار اصلاح کشاورزی است؛ الان دلیل اصلی خشکی دریاچه عامل انسانی است، نه تبخیر. به نظر من نه تغییر اقلیم، نه مدیریت مصرف آب کشاورزی، نه سدسازی، نه افزایش جمعیت و نه توسعه ناپایدار کشاورزی هیچ‌ کدام به تنهایی در خشک شدن دریاچه ارومیه مؤثر نبوده‌اند بلکه مدیریت سنتی بر منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه این مشکل را به وجود آورده است. این تنها مربوط به دریاچه ارومیه نیست و عدم‌اعمال مدیریت یکپارچه منابع آب باعث اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه و 40 تالاب کشور است.

امانی: من در مجلس پنجم و ششم نماینده بودم. الان پل میانگذر را در خشکی دریاچه محکوم می کنند و یکی از متهمان من هستم. اما وقتی یک مدیریت کلان ناکارآمد داریم 14 تالاب دیگر کشور هم خشک می شود. پل میانگذر مطالعه بلژیکی ها در سال 42 بود. اما با توجه به ویژگی های فیزیکی میانگذر دریاچه ارومیه از زمان احداث تاکنون، تاثیر آن بر کیفیت و کمیت آب دریاچه ارومیه کاملا مشخص است. استانهای آذربایجان با 5 کشور همسایه هستند و می توانیم آنها را با توجه به این همسایگی توسعه دهیم اما مسئولان این غفلت کردند تاکنون این منطقه قطب تجارت و بازرگانی کشور نشده است. الان که بخش خصوصی نداریم و دولت همه کاره است. اگر چنانچه برنامه توسعه مسیر خود را طی می کرد، مردم می توانستند سرمایه گذاری کنند تا اینقدر وابسته به کشاورزی نباشند. به نظر من رانت خواری دریاچه ارمیه را خشک کرد که یک فاجعه بشری و بین المللی برای جهان است. باید برای احیای آن از دانش کشورهای دیگر هم استفاده کرد
یعنی در گذشته هیچ اقدامی برای دریاچه ارومیه در گذشته انجام نداد؟

باقرزاده کریمی: تحلیل من این است که قدم ها رو به جلو بود اما سرعت تخریب از ما جلوتر بود. بنده و کارشناسان فراز و فرودهای این دریاچه را حس کردیم و رفتار دولت ها با این دریاچه را دیدیم. در نگاه کلان این نیست که یک دولت اراده کند یک پدیده طبیعی را نابود کند و یک دولت احیا. بلکه از بین رفتن دریاچه ارومیه برایند عملکرد سیستم اجتماعی ماست: دولت، قوه قضاییه و مجلس و نمایندگان و فرهنگ عمومی مردم همه نقش دارند. ما بحثی در محیط زیست داریم که محیط زیست یک شاخص از تعادل اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی یک جامعه است. وقتی این تعادل باشد سایر بخشها هم تعادل دارند. یک اصطلاحی به نام عدالت زیست محیطی وجود دارد که سازمان ملل هم آن را به حقوق بشر اضافه کرده، حق برخورداری از آب و محیط سالم است، یعنی افراد در دسترسی به محیط زیست سالم باید از یک عدالت برخوردار باشند. وقتی این تعادل در یک محیط به هم می خورد تنها به سیاست دولت باز نمی گردد. در دوره اولی که خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زیست در دولت آقای خاتمی شد، هشدارهای خشکی دریاچه ارومیه داده شد.

آقای باقرزاده ، همانطور که خودتان هم اشاره کردید شما سالهاست در جریان روند تخریب و نابودی دریاچه بودید. چرا در گذشته کاری نکردید و تمام تلاشها در این دوره می شود؟

باقرزاده کریمی: اتفاقا در جلسه بررسی علل خشک شدن دریاچه ارومیه از من پرسیدند شما در 8 سال گذشته چه کردید؟ من گفتم آقای رحیمی در یک جلسه گفت بنویسید هر کسی می تواند برای دریاچه ارومیه کاری کند و نکند خائن به مملکت است. من گفتم این اجرایی نمی شود، اما گفت بنویس. به آقای نامجو وزیر نیروی سابق و سایر وزرا هم گفتند که جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه را هر 15 روز یکبار در کنار دریاچه برگزار می کنید و تا دریاچه را احیا نکردید تهران نیایید. اما یک جلسه هم برگزار نشد. در آن فضا شما تصور می کنید اولویت دولت این بوده است؟

خشکی دریاچه، چه مشکلات زیست محیطی برای کل کشور به وجود می آورد؟

پیرموذن: در صورت خشک شدن دریاچه هوای معتدل دریاچه تبدیل به گرم و خشک می شود؛ بادهای نمکی شروع به وزیدن می کند و زیست محیط منطقه تغییر می کند، سونامی نمک به تهران هم می رسد. پس به آلودگی هوای تهران و پدیده ریزگردها باید سونامی نمک را هم اضافه کنیم و بمباران زیست محیطی را داریم.

باقرزاده کریمی: وضعیت شوری آب هم نگران کننده‌تر از آن چیزی است که پیش از این تصور می‌شد. شوری آب که در شرایط عادی بین 185 تا 200 گرم در لیتر نوسان داشت اکنون به 400گرم افزایش یافته است. در آذرماه سطح تراز آب دریاچه ارومیه که در شرایط معمولی از سطح آب‌های آزاد 1275سانتی‌متر بوده به 40/1270 سانتی‌متر کاهش یافته‌است. تراز سطح آب دریاچه از متوسط بلندمدت، 4متر و 60سانتی‌متر پایین‌تر رفته است، این کاهش بیش از هرچیز نشان‌دهنده وضعیت بحرانی این زیست‌بوم آبی است
تصور می کنید کار اجرایی که شروع شود با این سرعت در روند تخریب، در این دولت در چه مدت آبگیری را فعال کنید؟

باقرزاده کریمی: حدود 8 میلیارد مکعب آب در حوضه آبریز دریاچه جریان دارد که اگر 3 متر مکعب به دریاچه الان برسانیم در 15 سال می توانیم یه حداقل هایی برسیم، اما این اتفاق شروطی دارد؛ اینکه آیا این آب در این سالها باقی می ماند، آیا بخشهای دیگر مانند بخش کشاورزی می توانند با این شرایط خودشان را ساماندهی و اصلاح کنند؟

دقیقا مشکل بخش کشاورزی است که با وجود بهره‌وری کم اما اصرار به توسعه آن وجود دارد. آیا نمی توان مثلا به کشاورزان گفت دو سال پول شما را می دهیم، کشاورزی نکنید تا وضعیت دریاچه بهتر شود؟

باقرزاده کریمی: به نظر من با همین آب محدود هم می توان دریاچه را مدیریت کرد. کشاورزی ما الان بهره‌وری زیر 30 درصد دارد و 20 درصد محصول به دست مصرف کننده می رسد، این یعنی کیفیت پایین. می توان الگوی کشاورزی را تغییر داد. اگر کشاورزی محور توسعه کشور است به‌عنوان کشور خشکی که میزان تبخیر در آن به‌دلیل افزایش دما بسیار شدید است و بحران کم آبی هم وجود دارد باید در این موضوع بازنگری شود. در کشور ما صنعت و معادن زیادی وجود دارد پس می توانیم از آنها در توسعه کشور استفاده کنیم. البته در بخش کشاورزی هم می توان با روشهای نوین، از هدررفت آب جلوگیری کنیم. در حوضه ارومیه با توجه به همجواری با کشور‌هایی مانند ترکیه، ارمنستان، آذربایجان و عراق می‌توانیم در این حوضه، به جای کشاورزی، تجارت و خدمات را محور توسعه قرار دهیم. جالب است سیبی را که به زحمت کشاورز تولید و از سفره های زیرزمینی استفاده می شود در جاده‌ها انباشته شده است و نصیب حیوانات می‌شود و مردم سهم ناچیزی دارند.

امانی: دریاچه ارومیه بحران اساسی جهانی است نه کشوری و باید عزم و اراده برای حفاظت از محیط زیست انجام شود. الان ما کشاورزی را مهمترین عامل خشکی دریاچه ارومیه می دانیم، اما در گذشته توسعه استان را بر اساس تجارت و صنایع تبدیلی قرار دادیم. من در زمان آقای خاتمی گزارشی دادم و گفتم اجازه بدهید که توسعه استان را بر اساس فروش کالاهای قاچاق انجام دهیم. از دکتر کلانتری وزیر جهادکشاورزی در مجلس پنجم نمایندگان سوال کردند. بحث این بود که زمینهای کشاورزی را یکپارچه کنیم اما نتیجه نگرفتیم، نمایندگان وظیفه اجرایی ندارند. مشکل این است که زیرساخت مشکل دار و نمایندگان گرفتار مسائل اجرایی هستند. الان اعتمادی به کشاورز نداریم و میان مردم و دولت یک بدبینی وجود دارد. الان منابع اصلی کشور در حال نابودی است اما کسی اعتراض نمی کند و هرجا کم می آوریم انگشت اتهام را به سمت مردم می بریم. آذربایجان غربی رتبه دهم و آذربایجان شرقی رتبه دوم توسعه را در کشور را داشت اما به خاطر بی توجهی مدیریت ناکارامد سقوط کردند. مهاجرت از روستا به شهر زیاد شد، بودجه کمی هم در اختیار آنها گذاشته شد. اگر در این سالها دولت خوب عمل می کرد مردم هم همکاری می کردند. الان مردم محکوم شدند درحالیکه دولت هیچ حمایتی از آنها نکرده است.اگر مردم در جایگاه اصلی باشند کمک می کنند
آقای پیرموذن، به نظر شما امکان احیای دریاچه وجود دارد؟

پیرموذن: همانطور که می دانید 19 راهکار از جمله انتقال آب، پیشرفت فیزیکی آب به دریاچه ارومیه و مکانیزه کردن کشاورزی را در کمیسیون عمران و کشاوررزی و فراکسیون محیط زیست پیشنهاد دادند، اما این بودجه ای که اعلام شده خیلی نگران کننده و محدود است. برای همین من خیلی امیدوار نیستم. به نظر من الان هیچ گونه شرایط برای احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد. نه سدسازی کم شده و نه آبیاری کشاورزی کنترل شده است. من پیشنهاد دادم که به مقام معظم رهبری پیشنهاد دهیم که سال آینده، به لحاط عمق مشکلات زیست محیطی بعد باید به این نام نامیده شود. البته زیاد هم مسئولان به دنبال اجرایی کردن نام سال نیستند مثلا امسال که حماسه اقتصادی بود هیچ کاری انجام نشد. ما هم در مجلس به دنبال حاشیه ها هستیم و همه شعار می دهند. باید تمام کشور و مسئولان به این موضوع توجه کنند و احیای دریاجه را اولویت قرار دهند، باید موانع فرهنگی هم حل شود.

بودجه چقدر است؟

پیرموذن: در حدود 50 میلیارد تومان برای احیای دریاچه در نظر گرفته شده که معمولا 30 تا 50 درصد آن تخصیص پیدا می کند. این موضوع را دولت باید در نظر بگیرد. ما بودجه کافی برای احیای دریاچه نداریم. البته باید به دنبال راه های دیگر برای تامین احیای دریاچه باشیم که این موضوع در دست بررسی است.

باقرزاده کریمی: در دولت‌ گذشته طرح‌های 24گانه احیای دریاچه ارومیه توسط ستاد اجرایی مدیریت دریاچه ارومیه در حال اجرا بود. این طرح‌ها شامل اقدامات بلندمدت و کوتاه‌مدت بود اما با توجه به اینکه در دولت یازدهم تأکید بر اقدامات کوتاه‌مدت است 19 اقدام برای احیای دریاچه ارومیه در دستور کار قرار گرفته که لزوما از 24 طرح قبلی استخراج نشده است. واقعیت این است که بعد از آسیب شناسی دریاچه به دو نتیجه رسیدیم؛ یک اینکه مجری تمام وقت، متخصص و تام الاختیار باید باشد. یعنی نخ نباتی باشد که دستگاه ها را به وصل کند. دومین عامل منابع مالی بود اما چرا حتما باید دولت و پول نفت کمک کند، می توان از سرمایه گذاری بخش خصوصی استفاده کرد.
پیرموذن: الان سازمان محیط زیست به دنبال اخذ مجوز صندوق ملی محیط زیست است. اگر این مجوز را در مجلس بدهیم کمک بزرگی می کند. خانم دکتر ابتکار مثال زد که کشورهای دیگر با این صندوق چقدر موفق بودند و در کشور ما هم باید این اتفاق بیفتد. الان سازمان به دنبال سرمایه گذاری و فایناس برای حل مشکلات زیست محیطی است. چون دولت بودجه بیشتری نمی تواند بدهد و متاسفانه الان دولت وارث یکسری پروژه ها هم هست که برگرفته از آمایش سرزمین نیست و در سفرهای استانی درخواست آن داده شده است.

امانی: به نظر من راهکارهای 19 گانه باید اجرایی شود تا مردم ببینند کاری انجام می شود تا همکاری کنند. من از همه نمایندگان و کارشناسان می خواهم که کمک ملی است. 7 میلیون ساکنان حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستند، لذا تنها حرف زدن کافی نیست و مردم انتظار دارند. زمانی که بحث اجتماعی و محیط زیستی در ارتباط با خشک شدن دریاچه ارومیه توسط جوانان و دانشجویان به عنوان مطالبات اجتماعی و مطالبات زیست محیطی مطرح شد و تلاش کردند تا از طریق اعتراض، صدای خود را به گوش مسئولان دولت برسانند، این فعالیت زیست محیطی و اجتماعی به یک برخورد سیاسی و امنیتی مواجه می شود. دغدغه استاندار این نبود و این تبدیل به یک مطالبه قومی شد نه حاکمیتی.

با این حال وزیر نیرو عنوان می کند که به دلیل کم آبی در کشور امکان احیای دریاچه حداقل تا 15 سال آینده وجود ندارد.

پیرموذن: من از این حرف آقای چیت چیان ناراحت شدم؛ در جلسه هیات دولت که برای احیای دریاچه ارومیه، به من گفتند که حاضرند برای احیای سد را بشکنند اما الان می گویند کشور کمبود و بحران آب دارد و تا 15 سال دیگر هم نمی توان کاری کرد. من صادقانه اعلام می کنم در این مدت کارگروه حداقل وارد عمل شده است اما وزیر نیرو که قول داده بود آب نسبی مورد نیاز دریاچه ارومیه را تامین می کند، الان در اجرا کاری نکرده است، پس مشکل سوءمدیریت داریم. اگر آب رودخانه زاب را انتقال دهند مشکل حل می شود. چون رود ارس مشکلاتی دارد و خرز هم زمانبر است اما آب زاب و سد حسنلو را می توانند با این اعتبارات منتقل کنند. این هم از مطالبات مردم و درخواست دولت است
امانی: کارشناسان آسیب شناسی کردند و برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی را عامل اصلی خشکی دریاچه اعلام کردند، از سالها قبل صدای زمین درآمده بود و دولت و کارشناسان و مجلس هیچ اقدامی نکرد. دولت طبق برنامه چشم انداز پیش نرفت و برای خودش یک برنامه جداگانه نوشت که هیچ تاثیری هم نداشت. متاسفانه کشور ما توسعه متوازن ندارد،توسعه آبیاری قطره ای و تحت فشار را انجام ندادند. من سد زاب را در بودجه 83 با سختی گنجاندم ،ان زمان سد زاب برای توسعه کشاورزی و جلوگیری از هدر رفت آب بود اما الان می گویند باید سد شکسته شود. قرار بود مدیریت آبها را با سدسازی داشته باشیم اما شن و ماسه بی رویه برداشت شد.

باقرزاده کریمی: اگر انتقال آب براساس یک برنامه توسعه باشد قابل توجیه است اما باید به مردم اعلام شود که این کار برای چه چیزی انجام می شود تا استفاده کشاورزی از آن نشود. متاسفانه ۷۰درصد آبی که صرف کشاورزی می‌شود به‌دلیل سنتی بودن شیوه آبیاری و کشت، هدر می‌رود. اگر آب را با اهداف دیگر به حوضه ارومیه منتقل می‌کنند مسلما برای دریاچه ارومیه ثمری ندارد و نمی‌توان آن را اقدامی برای احیای دریاچه ارومیه دانست.

شما در سازمان محیط زیست ، چه تلاشی کرد تا بودجه بگیرید؟

باقرزاده کریمی: سازمان مسئول این کارها نیست و تکالیف ما کاملا مشخص است. مهمترین قدم ما این است که رویکرد به محیط زیست را ساختارسازی کنیم. اینکه الان دستگاه‌ها خود را موظف به رعایت زیست محیطی می کنند و الان برای احیای دریاچه ارومیه ساز و کارهایی مشخص شده است، به خاطر تلاشهای سازمان است. باید قدم به قدم پیش رفت. ما الان مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه را فهمیدیم شاید شما عنوان کنید که کار مهمی نیست و مشخص بوده اما هر کارشناسی برای خودش نظر داشت؛یکی می گفت هر 30 سال برای دریاچه این اتفاق می افتد، یا بر اثر تغییر اقلیم است. اما الان به این نتیجه رسیدیم که عامل آن انسانی و به خاطر دخالت انسانی بوده است. قدم دوم این است که در اولویت اول دولت، مشکلات محیط زیست باشد که الان شده. قدم سوم این بود که نقشه راه داشته باشیم و بدانیم از کجا شروع کنیم.اما هنوز در این زمینه قدم بر نداشتیم
خانم امانی، شما می گویید نباید مردم را مقصر در خشک شدن دریاچه دانست. این درحالی است که برداشت بی رویه آب در حوضه آبریز و در پایین دست از چاه ها،‌مهمترین عامل است.
امانی: منظور من این نیست. اما همه اتهام ها را نباید متوجه مردم و کشاورزی دانست. الان خوشبختانه مطالعات خوبی برای احیای دریاچه شده و مکتوب هم شده است، اما هنوز به اجماع نرسیدند که چطور برای احیای آن شروع کنند. باید از بخش خصوصی حمایت کنیم تا به ما کمک کنند. اگربا مردم صادق باشیم همین کشاورزان هم به ما کمک می کنند. هیچ حمایتی از کشاورزان نشد برای همین آنها ناچارند برای امرار معاش کار کنند. نباید تنها انگشت اتهام را به سمت مردم و کشاورزان گرفت، اگر آنها آموزش می دیدند و امرار معاش داشتند الان این وضعیت دریاچه ارومیه نبود. این منطقه استعداد فراوانی برای تجارت دارد و نباید تنها به کشاورزی آن تکیه کرد. من این موضوع را در زمانی که نماینده مجلس بودم هم اعلام کردم اما مسئولان محلی اهمیتی ندادند. بیشتر نگاه‌ها برای احیای دریاچه ارومیه قومی و ملیتی شده و در این کشور هر کاری که می خواهند انجام نشود انگ سیاسی به آن می زنند که درباره دریاچه ارو میه هم این اتفاق افتاده است

برخی هم البته معتقدند که خشک شدن دریاچه ارومیه، قومیتی بوده است.

امانی: مرگ دریاچه ارومیه همانند حذف یک نام از یک کتاب نیست مرگ هزاران حیات و نابودی مشاغل و تهدید سلامتی مردم را به دنبال دارد. هم اکنون 90 درصد آب استان در بخش کشاورزی صرف می شود و هدررفت آب در این بخش 70 درصد است پس ما در این حوضه با مشکل مواجه هستیم. اگر امروز کاری برای دریاچه از سوی مردم و تشکلها و دولت انجام نشود هرگز آیندگان ما را نمی بخشند. من دنبال متهم نمی گردم، اما تنها مردم و کشاورزان عامل این کار نیستند. من در نامه ای که به استاندار نوشتم این موضوع را مطرح کردم و خواستار حمایت شدم و تاکید کردم که نباید این موضوع را قومیتی و سیاسی کرد.

در یک جمع بندی برای احیای دریاچه ارومیه خوشبین هستید؟

امانی: مشارکت های مردمی مهمترین عامل در پیشبرد اهداف محیط زیست است. به نظر من خشکی آب دریاچه ارومیه یک مشکل فرا منطقه ای است و در این زمینه هماهنگی بیشتر بین مسئولان و مردم ضروری است. در زمانی که من مسول بودم، میان‌گذر و سد هایی زده شد که الان مسبب خشکی دریاچه ارومیه است. من مسئولیت این را می پذیرم و در هر دادگاهی هم حاضر می شوم، اما باید مسئولان هم از این منطقه حمایت کنند تا از محرومیت خارج شود.

پیرموذن: الان برنامه های خوبی مطرح شده اما باید به مرحله اجرا برسد و نتیجه بدهد. باید برنامه ها به گونه ای باشد که با تغییر یک مسئول و مدیر، کار بی نتیجه رها نشود. این یک کار ملی است و مسئولان محلی هم باید نگاه ملی به زنده کردن دریاچه ارومیه داشته باشند. ما بارها در مجلس به وزرای نیرو و جهاد کشاورزی درباره دریاچه ارومیه تذکر دادیم اما این تنها کافی نیست و نظارت خودمان را در این زمینه بیشتر کردیم. البته الان بحران برای دریاچه ارومیه وجود دارد اما سایر تالابها هم مشکل دارند.

باقرزاده کریمی: الان همه نگاه‌ها به دولت است اما همانطور که خانم امانی هم اشاره کردند باید مشارکت مردمی را هم داشته باشیم تا برنامه ها نتیجه بدهند. باید نگاه خوشبینانه به این عزمی که الان وجود دارد داشت. این‌که چرا در گذشته کاری نشد به خاطر این بود که میان وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و استانداری هماهنگی وجود نداشت، اما آنچه در حال حاضر نشانه‌های امیدوار‌کننده‌ای به دنبال دارد، وجود عزم راسخ است که در دولت جدید برای گذر از این بحران بزرگ مشاهده می‌کنیم
منبع : خبر آنلاین

دیدگاه خود را بیان کنید